سفرنامه همدان
اين داداش نور چراغ قوه رو اون بالا تو تله كابين انداخته به چشم من، آخه نميتوانم درست بيرون رو ببينم منم چراغ قوه رو ازش گرفتم. دلم ميخواد پايين كوه فضاي پايين سنگنوشتهها قدم بزنم. دستم رو هم به هيچكس نميدم. دلم ميخواد خودم راه برم. سهشنبه 93/5/7 فضاي بيروني غار عليصدر. من و داداشم ديگه مسير رفت داخل غار رو يادم نيست چون تمام راه رو خواب بودم. آرامگاه بوعلي سينا- پنجشنبه 93/5/9 ميگم هيس، ميگم هيس ديگه ساكت باشيد. ميخوام از مناظر لذت ببرم آ قربون دختر نازم بشم من و داداشم- عماد و حسام گل پسرعمههاي عزيزم- آرامگام بوعلي سينا چهارشنب...
نویسنده :
ماماني نگار
14:52